درمورد کشور خودتان انشاء بنویسید

من کشورم را دوست دارم من ایرانیم. رنگ پرچم کشورم  را مثل خود پرچم کشورم  دوست دارم . کشور من مردمانی با شعور دارند هر جا نیاز به حضور مردم در صحنه باشد مردم  در صحنه ها حاضر می شوند اما وضیعت معیشتی مردم زیر خط فقر است من از مسئولین کشورم گله دارم به قول استاد شهریار : از زندگانیم گله دارد جوانیم شرمنده جوانی از این زندگانیم .ای کاش انتخابات ریس جمهور ونمایندگان  مجلس و شورا ها نبود زیرا کشور را با نیروهای ستادی و بی سواد وسلیقه ای و قومیت گرایی  نمی توان اداره کرد شهرداران هر چند تخصصی باشند چون توسط اعضای محترم شوراها انتخاب می شوند همیشه  باید گوش به فرمان  ومصوبات  شوراها باشندو گرنه نانشان آجر می شود  و استانداران وفرمانداران هم همچنین بعضی نمایندگان وشوراها که با قومیت گرایی رای آورده اند و نمیتوانند زندگی خودشان رامدیریت کنند چطورمی توانند شهرو کشوررا مدیریت کنند انتخابات بایدمثل کشورهای اروپایی حزبی باشد و کسی که انتخاب می شود وامدار کسی بعدا نباشد و منتخب حزب با حزب حساب کتاب داشته باشد و خلاصه کشور وشهر و روستا را نمی توان با قومیت گرایی اداره کرد و نباید انتظار وضع معیشتی و اقتصادی  بهتر از این انتظار داشته باشیم یک روزسودبانکها را کم می کنند مردم سرمایه شان را به سوی خرید ارز وسکه می برند  و ارز را ارزان می کنند سکه گران می شودو سکه می خرند ومردم با برداشتن پولشان  از بانکها ، بانکها با کمبود سرمایه و پول مواجه می شوند و خلاصه  مسئولین مثل بازیهای قدیم بچه ها با هم بازی می کنند و  به فکر مردم  نیستند یک سوراخی رامیبندد به خاطر پرشدن باید جای دیگرسوراخ باز کنند   و...